دولت اخشیدیان


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

اخشیدیان در مصر

دولت اخشیدی در 26 اوت 935م توسط محمد بن طغج در مصر تأسیس شد که تا 30 ژوئن 969م پابرجا بود. اخشید لقب فرمانروایان سغد و فرغانه بود. واژه خشثره در فارسی به معنی شاه بود و همین واژه در سغدی و به مرور زمان به اخشید تبدیل شد. خلیفه عباسی (مقتدر) به محمد بن طغج لقب اخشید داده بود.

اخشید در دوران ولایتداری خود در مصر، با قدرت تازه پدیدار شده ای به نام فاطمیان در زد و خورد بود. فاطمیان نتوانستند بر اخشید چیره شوند و در سال 936م با او از در صلح درآمدند. فرستاده خلیفه عباسی در سال 940م از اخشید شکست خورد و مصر از بغداد مستقل شد. حکومت اخشید بر شام و حجاز هم گسترش یافت. او در 946م درگذشت و پسرش انوجور جانشین او شد. کافور که با انوجور مانند استاد و شاگرد بود، قدرت را در دست گرفت و انوجور تنها نام حاکم را بر خود داشت.

بى‏گفتگو كافور به قدرت دلبستگى فراوان داشت زيرا از پس انوجور كه ابو الحسن على بن اخشيد ولايت يافت، با آنكه ولايتدار جديد بيست و سه ساله بود كافور فرصت خودنمائى به او نداد و مردم را از ديدار وى منع كرد. در حقيقت ابو الحسن در قصر خويش اسير كافور بود و كارى جز عياشى و عبادت نداشت. او نيز مانند برادرش انوجور، از كافور 400 هزار دینار مقررى سالانه مي گرفت و جز به نام ولايت نداشت و همچنان بود تا به همان علت كه انوجور مرده بود او نيز بمرد (سال 355ق؛ 960م)

از پس ابو الحسن، فرزندش احمد وارث مقام او بود اما كافور نگذاشت او را به ولايت بردارند؛ به اين بهانه كه وى خردسال است و صلاحيت حكومت ندارد. ماهى گذشت و اميرى تعيين نشد؛ آنگاه كافور نامه‏اى از خليفه عباسى نشان داد كه ولايت مصر را به او داده بود و همراه آن خلعت‏ها بود و بر منبرها نام او گفتند و عنوان او همچنان كه از پيش بود، استاد بود.

بدين گونه كافور دو سال و چند ماه بر مصر حكومت كرد. دوران وى حوادث بسيار داشت. قرمطيان در شام آشوب كردند و شهرها را چپاول كردند و يك كاروان مصرى را كه به مكه ميرفت و بيست هزار شتر داشت زدند. در مصر نيز زلزله‏هاى سخت شد و حريقى بزرگ رخ داد كه هزار و هفتصد خانه را در فسطاط بسوخت. پادشاه نوبه نيز بر مصر هجومى سخت برد و چند شهر را بسوخت و مردم آن را با شمشير بكشت و مالشان را به غارت برد. از همه بدتر كمبود آب نيل بود كه بلای بلاها بود.

به دوران حکومت كافور، المعز، خليفه چهارم فاطمى، آهنگ حمله به مصر كرد و با سپاه خويش به حدود غربى ولايت رسيد و بر واحه‏ها دست يافت. كافور نيروئى به مقابله او فرستاد و خليفه فاطمى را از قلمرو خود براند؛ اما دعوتگران فاطمىان را كه به حضور وى آمدند به نيكى پذيرفت و بسيار كسان از اطرافيان و بزرگان دولت وى به خليفه فاطمى وعده ارادت دادند.

ابو المحاسن به نقل از ذهبى گويد: «كافور شاعران را تقرب مي داد و جايزه‏هاى بزرگ مى‏بخشيد .هر شب به حضور وى سرگذشت و اخبار دولت اموى و عباسى را مى‏خواندند.نديمان بسيار داشت، حرمت و شوكت او بزرگ بود، حاجيان فراوان داشت و كنيزان آوازه خوانش بيشمار بودند، غلامان سياه و سپيد چندان داشت كه به وصف نمي گنجد.قدرتش از اخشيد فراتر رفت، خلعت و بخشش بسيار مي داد، رموز سياست را نيك مي دانست، مدبر و باهوش بود، با معز فاطمى مدارا مي كرد و چنان مي نمود كه دل با او دارد و از سوى ديگر اطاعت عباسيان مي كرد و با ملايمت و فريب كار خويش را پيش مي برد و حكومت مي كرد.»

به دوران كافور فقيهان و اديبان و مورخان بودند كه از جمله ايشان قاضى ابوبكر حداد و محمد بن موسى كه سيبويه مصر لقب داشت و ابوعمر كندى و حسن بن زولاق را نام مي توان برد.

كافور به سال 357ق در شصت و چند سالگى بمرد.دوران امارت وى سيزده سال بود كه از جمله دو سال و چند ماه به خويشتن عنوان امارت داشت.

از پس مرگ كافور، رجال دولت، ابو الفوارس احمد نواده اخشيد را كه طفلى يازده ساله بود به حکومت برداشتند و حسن بن عبيدالله بن طغج را كه والی شام بود، پيشكار او كردند؛ اما حسن رفتار نیكو نداشت و مردم را بيازرد و مصريان بياشوبيدند و او به ناچار آهنگ شام كرد. معز فاطمى آشفتگى مصر را كه بغداد نيز فرصت دفاع از آن را نداشت، غنيمت شمرد و به سال 358ق سپاهى به فرماندهى جوهر سیسیلی به تصرف آن ولايت فرستاد.

 

فرمانروایان اخشیدی

اخشید، محمد بن طغج 26 اوت 935م تا 24 ژوئیه 946م.

انوجور پسر اخشید تا 28 دسامبر 960م.

علی پسر اخشید تا 7 ژانویه 966م.

کافور تا 21 آوریل 968م.

احمد پسر علی پسر اخشید تا 30 ژوئن 969م.

 

تقویم تاریخ امرداد

برای  دیدن  مهم ترین رویدادهای امرداد ماه ادامه مطلب را ببینید .
ادامه نوشته

ذونواس


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

ذونواس

ذونواس یکی از شاهان یمن بود که از 522 تا 525م فرمانروایی داشت. او یهودی مذهب بود و مسیحیان را مورد آزار و شکنجه قرار می داد تا از آیین خود دست بکشند و یهودی شوند. بر پایه منابع تاریخی موجود، ذونواس در اکتبر 523م به نجران حمله کرده و 340 تن از بزرگان مسیحی را به خاطر برنگشتن از مسیحیت کشته است. ذونواس پیش از این نیز 280 تن از مسیحیان یمن و بسیاری از حبشیان ساکن آنجا را از میان برداشته بود. شهادت قدیس آرتاس، رهبر جامعه مسیحیان یمن، در 24 اکتبر روی داده است. البته باید توجه داشت که حبشیان بر یمن تسلط داشتند و کشتار حبشیان مسیحی توسط یمنیها شاید تنها دلیل مذهبی نداشته و از ستمگری حبشیان سرچشمه گرفته باشد.

در سوره 85 از قرآن کریم به این رویداد اشاره شده و به مسیحیانی که مورد آزار ذونواس قرار می گرفتند، لقب اصحاب اخدود داده شده است. منظور از اخدود، گودالهایی است که مسیحیان را در آن افکنده و می سوزاندند.

دولت بیزانس که خود را پشتیبان مسیحیان جهان می شمرد، به پادشاه حبشه که او هم مسیحی بود، یاری رساند و کشتیهای مورد نیاز را به حبشه فرستاد.  تا برای نجات مسیحیان به یمن لشکر بکشد و ذونواس را از میان بردارد. باید دانست که سرزمین یمن برای بیزانسیها از اهمیت بسیاری برخوردار بود و مذهب تنها بهانه ای بود برای تسلط یافتن بر یمن.

ناوگان حبشه در آغاز تابستان 525م به یمن وارد شد. یمنیها توان رویارویی با آن سپاه فراوان را نداشتند و شکست خوردند. ذونواس در 30 ژوئن خود را به دریا افکند و یا در جنگ کشته شد.

فرمانروایی کوتاه مدت ذونواس این گمان را نیرو می بخشد که او را نباید یک شاه بزرگ دانست؛ بلکه باید یک یمنی آزادی خواه به شمار آورد که از ستم حبشیها به ستوه آمده و قیام کرده است. یمنیها نیز پشتیبان وی شده و او توانسته تا بر حبشیها چیره شود. ولی چون نیروی کمکی از حبشه رسیده، ذونواس شکست خورده و کشته شده است.

حبشیها 45 سال دیگر بر یمن فرمان راندند تا آنکه در سال 570م ایرانیان یمن را متصرف شدند.

 

روایت رستم و سهراب در رادیو فرهنگ

به آگاهی دوستداران شاهنامه می رساند ؛ به خواست ایزد یکتا، از تاریخ 9 امرداد سال 92 داستان رستم و سهراب در برنامه ی در سایه سار سیمرغ بازخوانی خواهد شد.این برنامه روز های چهارشنبه از ساعت پنج بعد از ظهر و به مدت سی دقیقه از رادیو فرهنگ پخش می شود.

رویدادهای تاریخی تیرماه

برای دیدن رویداد های نخستین ماه تابستان ادامه مطلب را ببینید.

ادامه نوشته

رویدادهای تاریخی خردادماه

ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم.برای دیدن مهمترین رخدادهای خرداد ماه ، ادامه مطلب را ببینید
ادامه نوشته

تقویم تاریخ اردیبهشت

ادامه مطلب
ادامه نوشته

دولت طاهریان

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

دولت طاهریان نخستین دولت مستقل ایرانی بود که پس از ورود اسلام به ایران تأسیس شد. دولت طاهری در اسفند 199خ تأسیس شد و تا 17 امرداد 252خ پابرجا بود.

1.       طاهر بن حسین از اسفند 199 تا 26 آبان 201خ، زاده 154خ. او در سال 176خ حاکم پوشنگ در افغانستان امروزی شد. در 22 اردیبهشت 190خ سپاه 20 هزار نفری مأمون به فرماندهی طاهر توانست سپاه 40 هزار نفری امین را در نزدیکی ری شکست دهد. علی بن عیسی بن ماهان که فرمانده سپاه امین بود، کشته شد. او از 175 تا 186خ از سوی هارون عباسی، والی خراسان بود. امین (خلیفه عباسی) در 6 مهر 192خ در بغداد و به فرمان طاهر کشته شد و مأمون جانشین برادرش در خلافت شد. طاهر از سال 193 تا امرداد سال 198خ که مأمون به بغداد وارد شد، در رقه بود و سپس به سپهسالاری برگزیده شد. مأمون در اسفند 199خ طاهر را به امارت خراسان منصوب کرد و طاهر در 21 اردیبهشت 200خ از بغداد رهسپار مرو شد که مرکز حکومت خراسان شمرده می شد. طاهر در 6 آبان 201خ نام مأمون را از خطبه انداخت و اعلام استقلال کرد. طاهر در 26 آبان 201خ درگذشت.

2.       . طلحه پسر طاهر تا 28 خرداد 207خ

3.       . علی پسر طاهر تا شهریور 209خ. حمزه آذرک که رهبر خوارج شورشی سیستان بود و از سال 177خ با نیروهای عباسی مبارزه می کرد، در 10 شهریور 207خ درگذشت.

4.       . عبدالله پسر طاهر تا 8 دی 223خ، زاده 177خ. او از 204 تا 206خ در شام و مصر چندین شورش بر ضد خلافت عباسی را سرکوب کرده بود. عبدالله مرکز حکومت را از مرو به نیشابور منتقل کرد. سرکوب قیام مازیار که حاکم طبرستان بود، در زمان حکومت عبدالله روی داد. مازیار در 16 تیر 218خ کشته شد و حسن بن حسین که عموی عبدالله بود، والی طبرستان شد. حسن در شهریور 222خ درگذشت و طاهر پسر عبدالله حاکم طبرستان شد. نظام کشاورزی و آبیاری در زمان حکومت عبدالله بسیار پیشرفت کرده و سامان یافت.

5.       . طاهر پسر عبدالله تا 5 مهر 241خ، زاده 197خ. او برادرش محمد را به حکومت طبرستان منصوب کرد. محمد در شهریور 230خ به بغداد رفت و رئیس پلیس و رئیس دیوان خراج آنجا شد و تا 246خ در این مقام بود. سلیمان که برادر سوم بود، از 230 تا 248خ والی طبرستان بود. یعقوب لیث در 240خ دولت صفاری را در سیستان تأسیس کرد که تا 381خ پابرجا بود.

6.       . محمد پسر طاهر دوم تا 17 امرداد 252خ. در 13 آبان 243خ حسن بن زید علوی در کلار قیام کرد و یک ماه بعد، دولت علویان طبرستان را بنیاد نهاد که تا 307خ پابرجا بود. سلیمان بن عبدالله در 26 دی 243خ از حسن بن زید شکست خورد و طبرستان را رها کرد. سلیمان در فروردین 248خ رئیس پلیس بغداد شد و تا مهر 254خ که درگذشت، در این مقام بود. در امرداد 246خ یعقوب لیث صفاری شهر هرات را تصرف و حسین بن عبدالله را دربند کرد. محمد بن عبدالله که رئیس پلیس بغداد بود در 28 آبان 246خ در 43 سالگی درگذشت. نیشابور در 17 امرداد 252خ به تصرف یعقوب درآمد و دولت طاهری سقوط کرد. احمد بن عبدالله خجستانی که از سرداران دولت طاهری بود، در مهر 254خ نیشابور را گرفت و تا تیر 261خ حکومت کرد و به دست غلامش کشته شد.

دولت موحدون در مراکش

دولت موحدون در 1121م در مراکش تأسیس شد و تا 1269م پابرجا بود. پایتخت موحدون از 1121 تا 1147م شهر تینمل در 30 درجه و 59 دقیقه شمالی و 8 درجه و 14 دقیقه غربی قرار داشت. عبدالمؤمن در 1147م پایتخت را به شهر مراکش در صد کیلومتری شمال شرقی تینمل برد. مراکش در 31 درجه و 38 دقیقه شمالی و 8 درجه و 1 دقیقه غربی قرار داشت. مساحت قلمرو موحدون یک میلیون و 621 هزار کیلومتر مربع بود.

1.       . محمد بن تومرت دسامبر 1121 تا اوت 1130م. او زاده 21 فوریه 1092م در سوس  مراکش بود و پس از گذراندن تحصیلات دینی در بغداد، در 1117م به مراکش بازگشت. ابن تومرت قیام موحدون را در پایان رمضان 515 ه.ق یا دسامبر 1121م آغاز کرد. آنان در پایان زمستان 1130م شهر مراکش، پایتخت دولت مرابطون را محاصره کردند. پس از 40 روز محاصره، جنگ سختی در 14 آوریل 1130م روی داد که بسیاری از موحدون کشته شدند. ابن تومرت هم در جنگ کشته شد.

2.       عبدالمؤمن بن علی کومی، اوت 1130 تا 26 می 1163م. زاده 1094م. او در 23 مارس 1145م بر تاشفین بن علی مرابطی چیره شد و او را کشت. در تابستان 1146م بر شهر مراکش، پایتخت مرابطون دست یافت و ابراهیم بن تاشفین را هم در جنگ کشت. در آوریل 1147م اسحاق بن علی را هم کشت و دولت مرابطون را برانداخت. در دسامبر 1148م یحیی بن غانیه، والی مرابطون در اندلس را هم کشت. در می 1152م شهر بجایه در الجزایر را تصرف کرد و به حکومت دولت بنی حمّاد پایان داد. بنی حماد از 1008م فرمان می راندند. عبدالمؤمن در 12 ژوئیه 1159م شهر تونس را گرفت. در 7 سپتامبر 1159م ناوگان سیسیل را در سواحل مهدیه شکست داد. نیروهای سیسیل از تابستان 1148م بر شهرهای تونس دست یافته بودند. بندر مهدیه در 21 ژانویه 1160م به دست موحدون افتاد و مسیحیان سیسیل از آفریقا دور شدند.

3.       . یوسف بن عبدالمؤمن 1163 تا 14 اکتبر 1184م. زاده 1135م. او در 1170م به اندلس لشکر کشید. در ژوئن 1184م شهر سانتاروم را در پرتغال محاصره کرد ولی دو ماه بعد ناکام به اسپانیا بازگشت و در اشبیلیه (سویل) درگذشت.

4.       . المنصور یعقوب بن یوسف 1184 تا 3 دسامبر 1198 یا 17 فوریه 1199م، زاده 1162م. او در 20 سپتامبر 1187م بر ابن غانیه (علی بن اسحاق) که حاکم جزیره مایورکا بود، چیره شد. ابن غانیه از 1184م بر سواحل تونس دست یافته بود. یعقوب در نوامبر 1191م شهر شلب در پرتغال را از مسیحیان پس گرفت. پرتغالیها در 1189م شلب را تصرف کرده بودند. در 18 ژوئیه 1195م نبرد آلارکوس یا مرج الحدید در شمال قرطبه روی داد. آلفونسو هشتم، شاه کاستیل، در این جنگ شکست خورد. آلفونسو در فوریه 1196م نیز بار دیگر شکست خورد.

5.       . الناصر محمد بن یعقوب 1199 تا 26 دسامبر 1213م، زاده 1180م. او در می 1203م بر شهسواران مهمان نواز در مدیترانه چیره شد. نبرد عقاب در 16 ژوئیه 1212م روی داد که آلفونسو نهم (شاه کاستیل) در آن پیروز شد.

6.       . المستنصر یوسف بن الناصر محمد 1213 تا نوامبر 1223م. زاده ژوئیه 1198م.

7.       . المخلوع عبدالواحد بن یوسف بن عبدالمؤمن، فوریه تا سپتامبر 1224م.

8.       . العادل عبدالله بن یعقوب 1224 تا 4 اکتبر 1227م

9.       . المعتصم یحیی بن الناصر محمد 1227 تا 1229م. او از حکومت برکنار شد و در 1236م درگذشت.

10.   . المأمون ادریس بن المنصور یعقوب 1229 تا 17 اکتبر 1232م. او برای تصاحب قدرت از فردیناند سوم، شاه کاستیل اسپانیا کمک گرفت. در محاصره شهر سوتا بود که کشته شد.

11.   . الرشید عبدالواحد بن المأمون ادریس 1232 تا 4 دسامبر 1242م. دولت بنی زیان در تلمسان الجزایر در 1236م اعلان استقلال کرد. در 1242م شهر فاس به تصرف دولت نوپای مرینی درآمد.

12.   . المعتضد السعید ابوالحسن علی بن المأمون ادریس 1242 تا 1248م. او تنها بر بخش کوچکی از مراکش فرمان می راند و دو دولت بنی حفص در تونس و بنی مرین در مراکش قلمرو خود را گسترش می دادند.

13.   . المرتضی عمر بن اسحاق بن یوسف بن عبدالمؤمن 1248 تا 1266م

14.   . الواثق ادریس بن محمد بن محمد بن ابوحفص بن عبدالمؤمن 1266 تا سپتامبر 1269م. دولت موحدون به دست دولت بنی مرین برچیده شد.

دولت مرابطون در مراکش

دولت مرابطون در 1040م در سنگال و جنوب مراکش تأسیس شد و تا 1147م پابرجا بود. پایتخت مرابطون از 1040 تا 1062م در اقمات بود و سپس به شهر مراکش منتقل شد. مساحت قلمرو مرابطون سه میلیون و سیصد هزار کیلومتر مربع بود و شامل کشورهای امروزی اسپانیا، پرتغال، الجزایر، مراکش، مالی، موریتانی، سنگال و صحرای غربی می شد.

1.       عبدالله بن یاسین 1040 تا 1059م. او به همراه یحیی بن عمر لمتونی نهضت مرابطون را بنیان گذاشت. آنها در 1054م شهر سجلماسه و در 1055م شهر اوداغوست را متصرف شدند. یحیی در 1056م در جنگی کشته شد و برادرش ابوبکر بن عمر رهبری نظامی مرابطون را عهده دار شد. در 1058م به حکومت برغواته در غرب مراکش پایان دادند. برغواته از 744م در سواحل اقیانوس اطلس فرمان می راندند. عبدالله بن یاسین که رهبری دینی مرابطون  را بر عهده داشت، در 7 ژوئیه 1059م در شمال غرب مراکش کشته شد.

2.       . یحیی بن عمر لمتونی 1050 تا آوریل 1056م

3.       . ابوبکر بن عمر لمتونی آوریل 1056 تا نوامبر 1087م. او در 1070م شهر فاس را گرفت و از 1072م تنها بر بخشی از جنوب قلمرو مرابطون فرمان می راند. در 1066م دولت بنو یفرن در الجزایر را برانداخت. بنو یفرن حدود یک سده پیش به قدرت رسیده بودند و از 1014م بر روندا در اسپانیا هم حکومت داشتند. در 1076م به امپراتوری غنا در گائو حمله کرد. ابوبکر در جنوب موریتانی یا شمال سنگال کشته شد.

4.       . یوسف بن تاشفین 1061 تا 3 سپتامبر 1106م. او در 1062م شهر مراکش را ساخت و پایتخت مرابطون به آنجا منتقل شد. در 1080م دولت تلمسان را که در الجزایر کنونی بود، برانداخت. در 1086م به اندلس لشکر کشید و در 23 اکتبر در نبرد ساگرازاس (زلاقه) آلفونسو ششم، شاه لئون و کاستیل را شکست داد. از سپاه 50 هزار نفری مسیحیان تنها آلفونسو و 9 تن دیگر زنده ماندند. در 25 مارس 1091م شهر قرطبه در اسپانیا را تصرف کرد. در سپتامبر 1091م شهر غرناطه تصرف شد و دولت بنو زیری که از 1012م در آنجا فرمان می راند، سقوط کرد. در 2 سپتامبر 1091م شهر اشبیلیه گشوده شد و دولت بنو عبّاد که از 1023م فرمان می راند، سقوط کرد. یوسف بن تاشفین در 13 مارس 1092م توانست بطلیوس یا بداخوس را نیز فتح کند و به حکومت 70 ساله بنی افتص  پایان دهد. شهر والنسیا که در 1094م توسط السید اشغال شده بود، در ژوئن 1102م توسط مرابطون آزاد شد. یوسف بن تاشفین در 3 سپتامبر 1106م در 88 سالگی درگذشت.

5.       . علی بن یوسف 1106 تا 26 ژانویه 1143م. در 29 می 1108م نیروهای کاستیل را در نبرد اوکلس شکست داد. مردم قرطبه در 14 مارس 1120م بر علیه حاکم دست نشانده مرابطون قیام کردند که در 1121م توسط علی بن یوسف سرکوب شدند. مرابطون در 25 ژوئیه 1139م در جنگ اوریکه در جنوب پرتغال از آلفونسو هنریکس (شاه پرتغال) شکست خوردند. علی بن یوسف در 59 سالگی درگذشت.

6.       . تاشفین بن علی 1143 تا 23 مارس 1145م. او در جنگ با عبدالمؤمن، رهبر موحدون، کشته شد.

7.       . ابراهیم بن تاشفین 1145 تا تابستان 1146م او در جنگ با عبدالمؤمن کشته شد و شهر مراکش، پایتخت مرابطون، به تصرف موحدون درآمد.

8.       . اسحاق بن علی تابستان 1146 تا آوریل 1147م. او که خردسال بود، به دست موحدون کشته شد. والی مرابطون در اندلس که یحیی بن غانیه نام داشت، در دسامبر 1148م در غرناطه کشته شد.

دولت زیریان در تونس

دولت بنی زیری در 972م در تونس تأسیس شد و تا 1148م پابرجا بود. پایتخت زیریان تا 1057م در قیروان بود و پس از آن به مهدیه منتقل شد. زیری نام رهبر یکی از طوایف بربر بود که در سال 971م درگذشت و بلگین جانشین پدرش شد. هنگامی که فاطمیان مرکز حکومت را از تونس به مصر منتقل کردند، بلگین حاکم تونس شد.

1.       بُلُگین یوسف بن زیری، اکتبر 972 تا 25 می 984م

2.       . منصور بن بلگین، 984 تا 26 مارس 996م

3.       . بادیس بن منصور، 996 تا 10 می 1016م. در زمان حکومت او، دولت بنی حمّاد در الجزایر، توسط حماد بن بلگین تأسیس شد که تا 1152م پابرجا بود. دولت زیریان غرناطه در اسپانیا هم توسط زاوی بن زیری در 1012م تأسیس شد که تا 1091م دوام داشت.

4.       . معز بن بادیس، 1016 تا 19 اکتبر 1061م، زاده 1005م. او در ژوئن 1016م، 20 هزار تن از شیعیان فاطمی را کشتار کرد و استقلال زیریان را از فاطمیان اعلام داشت. دولت فاطمی مصر در 1051م دو طایفه بنوهلال و بنوسُلَیم را از مصر بیرون راند تا به تونس بروند. دولت زیری هم ناچار شد تا پایتخت را در 1057م از قیروان به مهدیه منتقل کند.

5.       . تمیم بن معز، 1061 تا 1 مارس 1108م، زاده 8 ژوئیه 1031م. نورمانها در ژانویه 1072م پالرمو را تصرف کردند و به دو و نیم قرن حکومت مسلمانان بر سیسیل پایان دادند. شهر مهدیه در 1088م توسط نیروهای جنوا و پیزا غارت شد.

6.       . یحیی بن تمیم، 1108 تا 25 آوریل 1116م، زاده 28 نوامبر 1065م.

7.       . علی بن یحیی، 1116 تا 14 ژوئیه 1121م

8.       . حسن بن علی، 1121 تا 20 ژوئن 1148م، زاده 1109م و درگذشته 1171م. در 11 ژوئیه 1123م دژ دیماس که 16 روز در اشغال سیسیلیها بود، آزاد شد. شهر مهدیه در 20 ژوئن 1148م به اشغال نیروهای سیسیل درآمد و دولت زیری سقوط کرد. شهر سوسه در 30 ژوئن و شهر سفاقوس در 11 ژوئیه به تصرف نورمانهای سیسیل درآمد. نورمانها در 1159م از موحدون شکست خوردند و تونس را رها کردند.

 

دولت اغلبیان در تونس

دولت بنی اغلب در سال 800م در افریقیه یا تونس کنونی تأسیس شد و تا 909م پابرجا بود. پایتخت افریقیه شهر قیروان بود.

1.       ابراهیم بن اغلب تمیمی، 12 فوریه 800 تا اکتبر 812م، زاده 756م. او در نوامبر 797م از سوی هارون عباسی به امارت افریقیه منصوب شد. در سال 800م خلیفه هارون الرشید به افریقیه خودمختاری داد.

2.       عبدالله بن ابراهیم، 812 تا 29 ژوئن 817م

3.       زیادت الله بن ابراهیم، 817 تا 7 ژوئن 838م، زاده 788م. اغلبیان در 17 ژوئن 827م بیزانسیها را در سیسیل شکست دادند و پیشروی مسلمانان در این جزیره آغاز شد. در اوت 831م شهر پالرمو در سیسیل تصرف شد.

4.       سعد بن ابراهیم، 11 اوت 838 تا 20 فوریه 841م

5.       محمد بن سعد، 841 تا 10 می 856م. شهر مسینا در سیسیل در 843م به تصرف اغلبیان درآمد. 1100 نفر از مسلمانان در 846م به شهر رم یورش بردند. در 847م شهر باری در جنوب ایتالیا به دست مسلمانان افتاد که تا 871م در تصرف آنان باقی ماند. در 849م مسلمانان از نیروهای متحد اروپا در نزدیکی رم شکست خوردند.

6.       احمد بن محمد، 856 تا 28 دسامبر 863م

7.       . زیادت الله بن محمد، 863 تا 21 دسامبر 864م

8.       . محمد بن احمد، 864 تا 15 فوریه 875م. اغلبیان در 866م از لویی دوم، شاه آلمان، در جنوب ایتالیا شکست خوردند.

9.       . ابراهیم بن احمد، 875 تا مارس 902م، زاده 27 ژوئن 850م و درگذشته 24 اکتبر 902م. اغلبیان در 876م کامپانیای ایتالیا را غارت کردند. در 21 می 878م شهر سیراکوز در سیسیل، پس از 9 ماه محاصره، به تصرف اغلبیان درآمد. دیر مونته کاسینو در 884م توسط مسلمانان ویران شد. ناوگان بیزانس به فرماندهی امپراتور لئون ششم در سپتامبر 888م در نبرد میلازو از اغلبیان شکست خورد. از 17 سپتامبر 900م حکومت دو ساله عبدالله بن ابراهیم در سیسیل آغاز شد. بیزانسیها در 22 اوت 900م در تراپانی و در 8 سپتامبر 900م در نزدیکی پالرمو شکست خوردند. شهر رجیو در کالابریای ایتالیا در 10 ژوئن 901م توسط عبدالله تصرف شد. این شهر تا سال 956م در دست مسلمانان باقی ماند. ابراهیم در مارس 902م حکومت را به پسرش ابوالعباس عبدالله واگذار کرد. در 1 اوت 902م آخرین پایگاه بیزانسیها در سیسیل سقوط کرد و شهر تائورمینا به تصرف ابراهیم درآمد. ابراهیم دوم در جریان محاصره شهر کاسنزا در جنوب ایتالیا درگذشت.

10.   . عبدالله بن ابراهیم، مارس 902 تا 27 ژوئیه 903م. حکومت محمد در سیسیل از 20 می 903م آغاز شد. عبدالله به دست پسرش زیادت الله کشته شد.

11.   . زیادت الله بن عبدالله، 903 تا 21 مارس 909م، درگذشته 916م. جزیره مالت در 11 مارس 904م به دست مسلمانان افتاد. ابوعبدالله شیعی در سال 905م قیام خود را آغاز کرد که در سال 909م به تأسیس دولت فاطمی انجامید. زیادت الله پس از شکست خوردن از فاطمیان، به فلسطین گریخت.

دولت سلجوقی

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

دولت سلجوقی در 13 فروردین سال 417خ در نیشابور تأسیس شد. پایتخت آن در 421خ به شهر ری منتقل شد و 10 سال بعد به اصفهان رفت. در سال 497خ سلجوقیان به دو شاخه تقسیم شدند. شاخه شرقی به پایتختی مرو تا 536خ پابرجا بود. شاخه غربی که پایتخت آن در همدان بود، در 6 فروردین سال 573خ برچیده شد. وسعت قلمرو سلجوقیان در زمان پادشاهی ملکشاه به 3 میلیون و 900 هزار کیلومتر مربع رسید.

پادشاهان سلجوقی

1.       طغرل از 13 فروردین 417 تا 19 شهریور 442خ، زاده 374خ. او در 8 خرداد 419خ در نبرد دندانقان در نزدیکی مرو بر سلطان مسعود غزنوی چیره شد. در 427خ بیزانسیها را شکست داد. در 18 امرداد 431خ شهر اصفهان را گرفت و پایتخت را از ری به آنجا منتقل کرد. در 2 دی 434خ وارد شهر بغداد شد و به حکومت آل بویه پایان داد. گویند که برج طغرل در شهر ری، آرامگاه اوست.

2.       . آلپ ارسلان تا 9 آذر 451خ، زاده 6 بهمن 407خ. در امرداد 438خ داوود چغری بیگ برادر طغرل در 68 سالگی درگذشت و پسرش آلپ ارسلان جانشین او در حکومت خراسان شد. او خواجه نظام الملک توسی را در 21 آذر 442خ به وزارت برگزید و کمی بعد عمید الملک کندری را که وزیر طغرل بود، کشت. در 10 شهریور 450خ سپاه بیزانس را در ملازگرد ارمنستان شکست داد و امپراتور رومانوس دیوجانوس را دربند کرد. ملکشاه به دست یوسف خوارزمی که در یکی از جنگها دربند شده بود، کشته شد.

3.       . ملکشاه پسر آلپ ارسلان تا 4 آذر 471خ، زاده 434خ. قلمرو سلجوقی در زمان ملکشاه به بیشترین وسعت خود رسید. دولتهای کوچک که از سلجوقیان بودند نیز در زمان پادشاهی ملکشاه تأسیس شدند. سلجوقیان شام از 455 تا 496خ فرمان راندند. دولت سلجوقیان روم در آناتولی در 456خ تأسیس شد که تا 686خ پابرجا بود. سلجوقیان کرمان که در 420خ به دست قاوورد تأسیس شده بود تا 566خ دوام داشت. حکیم عمر خیام به فرمان جلال الدین ملکشاه، تقویم جلالی را در اسفند 457خ تدوین نمود. خواجه نظام الملک توسی در 28 مهر 471خ در نهاوند کشته شد.

4.       . محمود پسر ملکشاه تا 20 بهمن 472خ، زاده 466خ و درگذشته 26 آبان 473خ.

5.       . برکیارق پسر ملکشاه تا 8 دی 483خ، زاده 458خ. او با برادرش محمد که حاکم گنجه بود، شش بار جنگید و سرانجام در 482خ صلح برقرار شد.

6.       . محمد پسر ملکشاه تا 4 اردیبهشت 497خ، زاده 7 بهمن 460خ. او اداره امور خراسان را به برادرش سنجر واگذار کرد. پس از مرگ محمد، سنجر خود را سلطان نامید و شاخه شرقی سلجوقیان را در مرو تأسیس کرد که با مرگ خودش برچیده شد.

7.       . محمود دوم پسر محمد تا شهریور 510خ، زاده 483خ.

8.       . سنجر از 497 تا 21 اردیبهشت 536خ، زاده 12 آذر 463خ. در زمان پادشاهی او، دولت قراختائیان در شمال چین در 504خ به قدرت رسید و به فرارود و خراسان دست اندازی کرد. سنجر در 520خ در نبرد قطوان از آنان شکست خورد. آتسز هم که در 507خ به شاهی خوارزم رسیده بود، با سنجر در کشاکش بر سر تصاحب قلمرو بیشتر بود. در 532خ ترکان غز همه خراسان را به باد غارت دادند و سنجر دربند شد و سه سال در قفس آهنی به سر برد.

9.       . طغرل دوم پسر محمد از 510 تا اردیبهشت 513خ، زاده امرداد 488خ.

10.   . مسعود پسر محمد تا 17 مهر 531خ، زاده خرداد 488خ. در زمان پادشاهی او، اتابکان ادعای استقلال کردند. اتابکان آذربایجان از 516 تا 604خ، اتابکان فارس از 527 تا 666خ و اتابکان لر از 527 تا 803خ فرمان راندند.

11.   . محمد دوم پسر محمود دوم تا آذر 538خ، زاده 507خ.

12.   . سلیمان پسر محمد تا 28 اسفند 539خ، زاده 495خ. او در مهر 539خ به خاطر فساد اخلاقی توسط سپهسالار خود، گُردبازو زندانی شده بود.

13.   . ارسلان پسر طغرل دوم تا آذر 554خ، زاده 512خ

14.   . طغرل سوم پسر ارسلان تا 6 فروردین 573خ. او در جنگ با تکش خوارزمشاه در نزدیکی ری کشته شد.

دولت ادریسیان مراکش

دولت شیعه مذهب ادریسیان در 789م در مراکش تأسیس شد و تا 985م پابرجا بود. پایتخت ادریسیان تا سال 808م در ولیلی در 34 درجه و 4 دقیقه شمالی و 5 درجه و 33 دقیقه غربی بود. از 808 تا 927م پایتخت در فاس بود که در 34 درجه و 2 دقیقه شمالی و 5 درجه غربی واقع بود. پایتخت در 927م به حجر الناصر منتقل شد.

1.       ادریس بن عبدالله حسنی 5 فوریه 789 تا 15 ژوئیه 793م. او از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود که از حجاز گریخت و به مغرب رفت. ادریس در ژوئیه 790م شهر تلمسان در الجزایر را متصرف شد.

2.       . ادریس دوم نوامبر 793 تا ژوئن 828م. او 4 ماه پس از مرگ پدرش زاده شد و به اندازه عمرش فرمان راند.

3.       . محمد بن ادریس 828 تا آوریل 836م

4.       . علی بن محمد 836 تا فوریه 849م

5.       . یحیی بن محمد 849 تا 864م

6.       . یحیی بن یحیی 864 تا 874م

7.       . علی بن عمر بن ادریس 874 تا 883م

8.       . یحیی بن قاسم بن ادریس 883 تا 904م

9.       . یحیی بن ادریس بن عمر 904 تا 917م

10.   . حسن بن محمد بن قاسم (حجام) 925 تا 927م. فاطمیان از 917 تا 925م و بار دیگر از 927 تا 937م بر قلمرو ادریسیان چیره بودند.

11.   . قاسم 937 تا 948م

12.   . ابوالعیش احمد 948 تا 954م

13.   . حسن دوم 954 تا 985م. دولت ادریسیان با حمله نیروهای امویان اندلس به مراکش برچیده شد.

تقویم تاریخ فروردین

مهمترین رویداد های فروردین ماه را در ادامه مطلب ببینید

ادامه نوشته

دکتر خالقی مطلق

جلال خالقی مطلق، ادیب، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس ایرانی است. تولد او در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران بود. تحصیلات دبیرستانی را در تهران انجام داد. دوره‌های تحصیلات دانشگاهی را در آلمان گذراند و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) از دانشگاه کلن در رشته‌های شرق شناسی، مردم شناسی و تاریخ قدیم درجهٔ دکتری گرفت. از سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱) در بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه هامبورگ مشغول به تدریس زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران بوده است.

دکتر جلال خالقی مطلق از آغاز دههٔ ۱۳۵۰ ضمن اقامت و تدریس در کشور آلمان، پژوهش‌های گسترده‌ای در زمینهٔ ادبیات حماسی ایران و شاهنامه انجام داد. مقاله‌های تحقیقی او در مجلهٔ سیمرغ (نشریهٔ بنیاد شاهنامه فردوسی)، مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران نامگ،  ایران شناسی، کلک و نامهٔ ایران باستان انتشار می‌یافت. دو مجموعهٔ برگزیده از مقاله‌های او با عنوان‌های گل رنج‌های کهن (۱۳۷۲) و سخن‌های دیرینه (۱۳۸۱) در تهران به چاپ رسیده است.

مهم‌ترین دستاورد جلال خالقی مطلق، تصحیح شاهنامه فردوسی است در هشت دفتر که طی سال‌های ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر احسان یارشاطر انتشار  یافت. تصحیح شاهنامهٔ فردوسی، حاصل بیش از سی سال کار مداوم خالقی در گردآوری و بررسی کهن‌ترین دست‌نویس‌های شاهنامه و مقابلهٔ آنها با پیروی از روش‌های جدید تصحیح متون است. جلال خالقی در کار مقابلهٔ دست‌نویس‌ها از همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. دورهٔ شاهنامهٔ خالقی در سال ۱۳۸۷ توسط بنیاد دایرةالمعارف اسلامی در تهران تجدید چاپ شد. او هم اکنون به عنوان عضو هیئت علمی کنگره بین‌المللی هزاره شاهنامه فردوسی برگزیده شده است. وی عضو هیات امنای بنیاد فردوسی است.

مختصری از فعالیت‌های علمی جلال خالقی مطلق:

  • تصحیح علمی-انتقادی شاهنامه در هشت دفتر.
  • یادداشت‌های شاهنامه (تا امروز سه بخش از این مجموعه مفصل چاپ شده و مجلدات دیگر نیز در دست چاپ است).
  • دو گزیده مقالات به نام «گل رنج‌های کهن» و «سخن‌های دیرینه».
  • ترجمه جلد اول کتاب «اساس اشتقاق فارسی» اثر «پاول هرن».
  • تألیف بیش از صد مقاله و نقد تخصصی درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران، به ویژه در حوزه شاهنامه‌شناسی و ادب حماسی.
  • تألیف ده‌ها مدخل تخصصی در دانشنامه‌هایی چون ایرانیکا و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.

 

پایان سرایش شاهنامه

روز 23 اسفند، سالگرد پایان سرایش شاهنامه توسط حکیم ابوالقاسم فردوسی است.

فردوسی زاده سال 319خ و درگذشته 399خ در شهر توس است. او در چهل سالگی سرودن شاهنامه را آغاز کرد و در طی حدود 30 سال توانست روایات ملی ایران را در 50 هزار بیت تدوین کند.

حکیم توس در چند بیت به زمان پایان سرایش شاهنامه اشاره کرده است. این بیتها به شرح زیر است:

چو سال اندر آمد به هفتاد و یک    همی زیر بیت اندر آرم فلک

سر آمد کنون قصه یزدگرد    به ماه سپندارمذ روز ارد

ز هجرت شده پنج هشتاد بار    به نام جهان داور کردگار

شاعر می گوید که در هنگام پایان سرایش شاهنامه، 71 سال دارد و از هجرت پیامبر هم 400 سال می گذرد (پنج بار هشتاد سال). منظور از روز ارد، روز بیست و پنجم هر ماه در تقویم ایرانی است.

بدین ترتیب، زمان پایان سرایش شاهنامه برابر بوده با 25 اسفند در تقویم ایرانی یا همان تقویم یزدگردی و آن هم در سال 400 هجری قمری. با محاسبه و تطبیق دادن تقویمها، پی می بریم که 25 اسفند یزدگردی در سال 400 هجری، برابر بوده با روز 23 اسفند سال 388 هجری خورشیدی.

بر روان فردوسی درود و بر روان همه پاکان روزگار.

فریدون جنیدی، شاهنامه پژوه

فریدون جنیدی زاده 20 فروردین 1318 در کوهستان ریوند نیشابور است. در 1358 بنیاد نیشابور را تأسیس کرد و اکنون مدیر این بنیاد و مدیر نشر بلخ است.

جنیدی چندین سال است که در بنیاد نیشابور به صورت آزاد و رایگان به آموزش زبانهای اوستایی و پهلوی به دوستداران فرهنگ ایرانی سرگرم است. همچنین جلسات شاهنامه خوانی نیز در این بنیاد برگزار می شود.

فریدون جنیدی از 1358 تا 1388 به تصحیح شاهنامه پرداخته و به گفته خودش، ابیات افزوده را شناسایی کرده است. او در تمام آثارش کوشیده تا ایرانیان را برترین مردمان جهان نشان دهد. وی شاهنامه را تاریخ واقعی تمدن بشری و تمدن ایرانیان می داند. جنیدی در کتاب زندگی و مهاجرت آریاییان، سیر تحول زندگی انسان را بر پایه ابیات شاهنامه تبیین کرده است.

از آثار فریدون جنیدی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.    زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایه گفتارهای ایرانی

2.     نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی

3.     فرهنگ هزوارشهای پهلوی

4.     داستانهای رستم پهلوان (مجموعه 11 جلدی)

5.       زروان، سنجش زمان در ایران باستان

ي

سفرنامه ابودلف

یکی از منابع جغرافیایی سده های نخستین اسلامی، سفرنامه ابودلف است. برای آگاهی از ویژگیهای این اثر، ادامه مطلب را ببینید.
ادامه نوشته

تقویم هجری

گاهشماری هجری قمری بر پایه گردش ماه به دور زمین تنظیم شده است و مبدأ آن هم هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه است.

گاهشماری قمری از حدود دو هزار سال پیش از میلاد مورد استفاده اقوام گوناگون بوده است. تمدنهایی مانند چین و بابل به مرور زمان به این نکته پی بردند که استفاده از گاهشماری قمری نمی تواند نیازهای کشاورزی و دولتی را برآورد؛ از همین رو گاهشماری شمسی – قمری را ابداع کردند که مورد استفاده یهودیان هم قرار گرفت.

چندان مشخص نیست که اعراب از گاهشماری قمری استفاده می کردند یا از گاهشماری شمسی – قمری. البته سفرهای تجاری اعراب در تابستان و زمستان به یمن و شام موجب می شد که آنها بر پایه گاهشماری شمسی که منطبق بر فصول است، سفرهای خود را برنامه ریزی کنند.

با ایجاد حکومت اسلامی در مدینه، لزوم استفاده از گاهشماری برای تاریخ گذاری نامه ها و ثبت رویدادها احساس شد. در 16 محرم سال 16 هجری قمری (2 اسفند 15 هجری خورشیدی) بود که هجرت پیامبر اسلام به عنوان مبدأ گاهشماری اسلامی برگزیده شد. آن سالی که در آن پیامبر از مکه به مدینه هجرت فرمود، سال یکم هجری نام گرفت و یکم محرم آن سال که برابر 16 ژوئیه 622 میلادی بود، نخستین روز از گاهشماری هجری قمری شد.

یک سال قمری برابر 354 روز و 367 هزارم روز است. در محاسبات تقویمی برای یافتن تاریخ تطبیقی گاهشماری هجری قمری با گاهشماری هجری خورشیدی و گاهشماری میلادی، سال قمری عادی را 354 روز و سال کبیسه  را 355 رز محاسبه می کنند

در محاسبات تقویمی در یک دوره 30 ساله، 11 سال کبیسه در نظر گرفته می شود. چون آغاز ماهها در گاهشماری قمری، بر اساس رؤیت هلال است، برخی ماهها 29 روزه و برخی ماهها 30 روزه هستند. در محاسبات تقویمی، ماههای فرد را 30 روزه  و ماههای زوج را 29 روزه محاسبه می کنند. در سالهای کبیسه ماه آخر هم 30 روزه محاسبه می شود.

در ایران تا 90 سال پیش، اسناد دولتی با گاهشماری هجری قمری تاریخ گذاری می شدند. از فروردین 1304خ گاهشماری هجری خورشیدی جای گاهشماری هجری قمری را در اسناد دولتی گرفت ولی آداب مذهبی هنوز هم با گاهشماری هجری قمری در پیوند است.

دولت وی شمالی در چین

دولت وِی شمالی در سده پنجم و ششم در شمال چین فرمان می راند. برای آگاهی از تاریخ مختصر وی شمالی، ادامه مطلب را ببینید.
ادامه نوشته

دولت آل بویه

دولت آل بویه که توسط سه برادر از اهالی دیلم در گیلان تأسیس شد در سده چهارم و پنجم هجری در ایران فرمان می راند. برای آگاهی از تاریخ مختصر این دولت ادامه مطلب را ببینید.
ادامه نوشته

دولت گوک ترکها

ترکان از سده ششم میلادی وارد صحنه سیاسی شمال آسیا شدند. برای آشنایی با دولت ترکان، ادامه مطلب را ببینید.
ادامه نوشته

تقویم تاریخ اسفند

رویدادهای مهم اسفند ماه را در زیر می بینید.
ادامه نوشته

دولت کوپان در هندوراس

دولت کوپان در سده پنجم میلادی تأسیس شد و تا سده نهم پابرجا بود. شهر کوپان در 14 درجه و 50 دقیقه شمالی و 89 درجه و 8 دقیقه غربی قرار داشت که امروزه در غرب هندوراس و نزدیک مرز گواتمالا واقع است. این شهر در سده نهم پیش از میلاد توسط مایاها ساخته شد. کوپان در اوج شکوفایی در سده هشتم میلادی، 250 کیلومتر مربع مساحت و حدود 20 هزار تن جمعیت داشت.

بنیانگذار دولت کوپان کینیچ یاکس کوکمو نام داشت که در دسامبر 426م به شاهی نشست و تا 437م فرمان راند. کاکمو از سرداران پادشاهی تیکال بود و توسط سیاج چان کاویل – شانزدهمین شاه تیکال – حمایت می شد. از 9 تن که پس از کاکمو شاه شدند، چندان اطلاعی در دست نیست.

هفتمین شاه کوپان، بالام نهن نام داشت و از 504م تا 544م فرمان راند. یکی از پسران او که تزی بالام نام داشت، به عنوان دهمین شاه کوپان در ماه می 553م به قدرت رسید و تا 578م فرمانروا بود.

یازدهمین شاه کوپان، کاک چان یوپات پسر تزی بالام بود که 24 روز پس از مرگ پدرش در 578م بر تخت نشست و تا 5 فوریه 628م فرمان راند.

چان ایمیکس کاویل در 21 فوریه 628م به شاهی نشست و تا 695م فرمانروا بود. او در 15 ژوئن 695م در 83سالگی درگذشت.

اواکساک لاجون اوباه کاویل از 695 تا 738م فرمان راند. او در 724م کاک تیلیو چان یوپات را به عنوان دست نشانده خود در کویریگو منصوب کرد و او تا 785م در آن شهر فرمان راند. شهر کویریگو در 48 کیلومتری شمال کوپان واقع بود و امروزه در کشور گواتمالا و 16 کیلومتری شمال غرب مرز هندوراس قرار دارد. شاه کویریگو به کوپان حمله کرد و شاه کوپان در 29 آوریل 738م کشته شد.

کاک جوپلاج چان کاویل در 7 ژوئن 738م بر تخت نشست و تا ژانویه 749م فرمان راند.

کاک ییپیاج چان کاویل از 749 تا 763م فرمان راند.

یاکس پاساج چان یوپات در 9 سالگی در ژوئن 763 جانشین پدرش شد و تا بعد از 810م شاه بود.

اوکیت توک آخرین شاه کوپان است که در 6 فوریه 822م به شاهی رسید و روشن نیست که چه مدت فرمان رانده است.

 

روز عشاق در تقويم ايراني

چند سالي است كه ايرانيان روز ۱۴ فوريه يا ۲۵ بهمن را به عنوان روز والنتاين يا روز عشاق گرامي مي دارند و به يكديگر هديه مي دهند. به گمان بسيار، خيلي از ايرانيان نمي دانند كه نياكان ما يك روز از سال را به اين كار اختصاص داده بودند و آن روز ۵ اسفندماه است.

در تقويم ايران كهن، هر يك از سي روز ماه به نام يكي از ايزدان خوانده مي شد. ۱۲ تا از اين نامها با ۱۲ ماه سال همسان بود. به همين سبب، ۱۲ جشن ماهانه در ايران وجود داشت. مثلا روز سيزدهم هر ماه، تير نام داشت و روز سيزدهم از ماه تير به عنوان جشن تيرگان گرامي داشته مي شد.

روز پنجم اسفندماه نيز به عنوان جشن اسفندگان گرامي داشته مي شد. از آن رو كه اسفندارمذ يا اسپنته ارمئيتي، ايزدبانوي زمين بود، روز اسفند از ماه اسفند به عنوان روز زن و مادر جشن گرفته مي شد. زيرا زمين مادر همه موجودات است. قابل توجه است كه آرميتا به عنوان نام دختران، همين نام ايزد بانوي زمين يعني اسپنته ارمئيتي يا آرميتاي پاك است.

حال بهتر نيست كه ايرانيان روز ۵ اسفند را براي هديه دادن به همسران خود برگزينند و والنتاين را به همان خارجيها واگذارند.

سلوکیان

فرمانروایی سلوکیان در ایران در فوریه سال ۱۲۹ پ.م و با شکست آنتیوخوس هفتم از فرهاد دوم اشکانی پایان یافت. در زیر مختصری از تاریخ سلوکیان می خوانید.
ادامه نوشته

دکتر زریاب خویی

روز ۱۴ بهمن سالگرد درگذشت استاد زریاب خویی ادیب و تاریخ پژوه ایرانی است. در زیر شرح حال مختصری از او را می خوانید.
ادامه نوشته

گرشاسپ، پهلوان ايراني

۱۱ بهمن سال ۴۴۳ خورشيدي بود كه اسدي توسي، شاعر ايراني و همشهري فردوسي، سرودن منظومه ۹ هزار بيتي گرشاسپ نامه را به پايان برد. به اين مناسبت در ادامه درباره گرشاسپ مطلبي مي خوانيد.
ادامه نوشته

دولت پالنکه در مکزیک

اقوام مایا که از حدود هزار سال پیش از میلاد در آمریکای مرکزی زندگی می کردند، تمدن باشکوهی را پدید آوردند. دولت شهرهای مایایی از سده پنجم میلادی تا سده نهم با هم در کشمکش بودند. یکی از آن دولت شهرها پالنکه نام داشت.
ادامه نوشته