شهر بخارا

شهر بخارا مرکز استان بخارا در کشور ازبکستان است. این شهر امروزه در 39 درجه و 46 دقیقه عرض شمالی و 64 درجه و 26 دقیقه طول شرقی واقع است و ارتفاع آن از سطح دریا 225 متر می باشد. وسعت شهر بخارا 39 کیلومتر مربع است و جمعیت آن در سال 2009م، 263 هزار تن بود. میانگین دمای هوا در تابستان به 37 درجه بالای صفر و در زمستان به 4 درجه زیر صفر می رسد.

نام این شهر در نوشته های چینی در سده پنجم میلادی، «نومی» آمده که با نام نومجکس یا نومجکت در پیوند است. نرشخی که کتاب خود با نام «تاریخ بخارا» را در سال 944م (332ق) نوشته، می گوید: نامهای دیگر بخارا عبارتند از؛ نومجکت یا بومسکت که یکی از روستاهای بخارا نیز است؛ مدینه التجّار (شهر بازرگانان) و شهر مس.

نام بخارا از واژه ی سغدی «فوخار» به معنی «فرّخ» یا «نیکبخت» گرفته شده است. فوخار به پوخار و آن نیز به بخارا تبدیل شده است. هسوان تسونگ (زائر بودایی اهل چین) در سال 629م از بخارا دیدن کرده و آن را «بوخو» نامیده است. برخی نیز بر این باورند که نام بخارا از «ویهارا» گرفته شده که در زبان سنسکریت به معابد بودایی گفته می شده است.

سرزمین میان دو رود آمودریا و سیردریا از حدود پنج هزار سال پیش محل زندگی انسان بوده است. جلگه های حاصلخیز که از رود زرافشان سیراب می شدند، مکان مناسبی برای زیستن بودند. شهر بخارا به احتمال در حدود پنج سده پیش از میلاد پا به عرصه تاریخ نهاد. بخشی از ساتراپ سغد در شاهنشاهی هخامنشی بود و در سده سوم و دوم پیش از میلاد جزئی از قلمرو دولت یونانی باختر شمرده می شد. سپس دولت کوشان بر بخارا دست یافت. سکه هایی مربوط به سده های چهارم و پنجم میلادی از بخارا به دست آمده است که خط آرامی و زبان سغدی بر روی آنها نقش شده است. سکه های زده شده در بخارا در اواخر سده هفتم میلادی، دارای نقش صلیب هستند که نشان دهنده رواج آیین مسیحیت در این منطقه است.

مسلمانان در سال 709م شهر بخارا را به تصرف درآوردند ولی تا چندین سال با فرمانروایان محلی در زد و خورد بودند. امیر اسماعیل سامانی در اوت 874م از سوی برادرش، نصر بن احمد، حاکم شهر بخارا شد و بدین ترتیب، دولت سامانیان رسما به وجود آمد. نصر بن احمد در 892م در سمرقند درگذشت و امیر اسماعیل جانشین او شد. این گونه بود که بخارا به پایتختی برگزیده شد و یکی از مراکز مهم تمدن اسلامی گردید.

شهر بخارا در سده دهم میلادی حدود 300 هزار تن جمعیت داشت و همراه شهرهای قرطبه در اسپانیا و قاهره و بغداد، از پر جمعیت ترین شهرهای جهان اسلام به شمار می آمد.

ترکان قراخانی در ماه می 992م به بخارا حمله کردند و این شهر را سه ماه در دست داشتند. سرانجام نیز دولت سامانیان به دست همین ترکان در پاییز 999م از میان رفت. سلجوقیان در 1027م بر بخارا دست یافتند. بخارا تا 130 سال دیگر میان ترکان سلجوقی و قراخانی دست به دست می شد؛ تا آنکه ایل ارسلان خوارزمشاه در 1158م بر این شهر چیره شد.

در سال 1070م، 5300 تن از جنگاوران بخارا به دربار امپراتور چین فرستاده شدن تا در جنگ با ختائیان شرکت کنند. این مردم در نزدیکی شهر پکن مسکن گزیدند. رهبر این گروه در زبان چینی «سو فِی ئِر» خوانده می شد. او را پدر اسلام در چین دانسته اند. چینیها به اسلام، «داشی فا» یعنی «قانون اعراب» می گفتند؛ داشی = عرب و فا = قانون.

بخارا در فوریه 1220م به تصرف مغولان درآمد.

در 1383م تیمور گورکان به بخارا حمله کرد و آن را فتح نمود. این شهر تا 1505م در قلمرو تیموریان بود و در این سال به تصرف ازبکان شیبانی درآمد. خانات بخارا در 1785 جای خود را به امیرنشین بخارا داد که تا 1920 پابرجا بود. امارت بخارا در 1868 تحت الحمایه روسیه قرار گرفت و در 1920 بخشی از اتحاد جماهیر شوروی شد.

ابن خردادبه فاصله مرو تا بخارا را 55 فرسنگ (حدود 300 کیلومتر) ذکر کرده است. از بخارا تا پیکند 5 فرسنگ، از پیکند تا فربر 12 فرسنگ، از فربر تا آمودریا یک فرسنگ، از آمودریا تا شهر آمل یک فرسنگ و از آمل تا مرو هم 36 فرسنگ بود.

همو، فاصله بخارا تا سمرقند را 39 فرسنگ (حدود 230 کیلومتر) دانسته، بدین شرح: از بخارا تا طواویس 7 فرسنگ، از طواویس تا کرمینیه 10 فرسنگ، از کرمینیه تا دبوسیه 5 فرسنگ، از دبوسیه تا اربنجن 5 فرسنگ، از اربنجن تا زرمان 5 فرسنگ و از زرمان تا سمرقند 7 فرسنگ بود.

فاصله بخارا تا چهار شهر بزرگ و مشهور پیرامون آن به شرح زیر است:

تا سمرقند (39 و 39 شمالی، 66 و 58 شرقی) 250 کیلومتر.

تا اورگنج یا گرگانج (42 و 23 شمالی، 59 و 16 شرقی)، که پایتخت خوارزم شمرده می شد، 800 کیلومتر.

تا بلخ (36 و 45 شمالی، 66 و 54 شرقی) 550 کیلومتر.

تا مرو (37 و 36 شمالی، 61 و 50 شرقی) 450 کیلومتر.

نرشخی می گوید که در بازار ماخ در بخارا، بت نیز خرید و فروش می شود. به گمان بسیار، منظور نرشخی از بت، پیکره های بودا بوده است. مقدسی از تولیدات شهر بخارا که به نقاط دیگر صادر می شد، نام برده است که عبارتند از: پارچه های نرم، جانماز، فرش، رخت خواب مسافرخانه، کمربند برای اسبان که در زندانها می بافند، جامه ی اشمونی، پیه، پوست آهو و روغن سرو.

یکی از بناهای تاریخی بخارا، مناره «پای کلان» است که ساخت آن در سده دوازدهم میلادی و توسط حاکم قراخانی انجام شده است. قطر این مناره 9 متر و بلندی آن 46 متر است.

فهرست افراد نامدار بخارا

آن لوشان، امپراتور چین؛ نام او رخشان یا روشن بود که در زبان چینی به لوشان دگرگون شد. او در حدود سال 703م احتمالا در بخارا زاده شد. در 5 فوریه 756م به امپراتوری رسید و در 29 ژانویه 757م درگذشت.

شریک بن سنان نخعی، از فقیهان و محدثان شیعه مذهب ایرانی، در سال 714م در بخارا زاده شد و در فوریه 794م در کوفه درگذشت.

محمد بن اسحاق بخاری، محدث برجسته اهل سنت، در سال 810م در بخارا زاده شد و در 870م درگذشت. «صحیح بخاری» یکی از صحاح ستّه (ششگانه) از اوست.

ابوحذیفه اسحاق بن بشر بخاری، محدث و مورخ ایرانی، در سال 751م زاده شد و در سال 821م درگذشت.

محمد بن جعفر نرشخی، نویسنده «تاریخ بخارا»، در سال 899م زاده شد و در 958م درگذشت.

ابوالفضل محمد بن عبدالله بلعمی، وزیر سامانیان، در 940م در بخارا درگذشت.

ابوعلی محمد بلعمی پسر ابوالفضل بلعمی، وزیر سامانیان و نویسنده «تاریخ بلعمی»، در سال 974م در بخارا درگذشت.

ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، پزشک و فیلسوف ایرانی، در سال 980م در روستای افشنه در بخارا چشم به جهان گشود و در 1037م در همدان درگذشت.

سدید الدین محمد عوفی، ادیب و مورخ، در 1171م زاده شد و در 1242م درگذشت.

بهاء الدین نقشبند، صوفی اهل بخارا، در 1318م زاده شد و در 1389م درگذشت.

علاء الدین محمد عطار بخاری، صوفی و عارف ایرانی، در ماه مارس سال 1400م درگذشت. او داماد خواجه بهاء الدین نقشبند بود.

 

شهر بلخ

شهر بلخ امروزی در 36 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی و 66 درجه و 54 دقیقه طول شرقی واقع است و ارتفاع این شهر از سطح دریا 365 متر می باشد. شهر بلخ در 20 کیلومتری شمال غرب مزار شریف (مرکز استان بلخ) و 74 کیلومتری جنوب آمودریا قرار دارد. این شهر تنها 12 کیلومتر از شاخه رود بلخ فاصله دارد.

بر پایه روایات ملی ایرانی، شهر بلخ توسط کیومرث (نخستین انسان و نخستین شهریار) بنا گردید. سیاوش در همین شهر بر تورانیها پیروز شد ولی به سبب پایبندی به پیمان خود با افراسیاب تورانی، به سرزمین دشمن پناهنده شد. بلخ پایتخت لهراسپ و گشتاسپ (شاهان کیانی) بود. زرتشت پیامبر در همین شهر و به دست تورانیها کشته شد. گمان است که نام شهر مزار شریف از محل کشته شدن زرتشت گرفته شده باشد و بعدها به مزار امام علی (ع) مشهور شده است.

بلخ یا باختر یا باکتریا، مرکز نشر آیین زرتشت شمرده می شد. هنگامی که اسکندر مقدونی بلخ را در بهار 329 پ.م تصرف کرد و ساتراپ بلخ کشته شد، با رکسانا دختر ساتراپ باختر عروسی کرد. دولت یونانی باختری در سال 245 پ.م به پایتختی بلخ تأسیس شد و از قلمرو سلوکیان مستقل گردید. آنتیوخوس سوم سلوکی بلخ را سه سال محاصره کرد ولی سرانجام در 206 پ.م ناکام ماند.

در سده های بعد به ترتیب دولتهای هند و یونانی، اشکانیان، هندو پارتی، کوشانیان، کوشانشاهان (هندو ساسانیان)، هونهای کیداری و هپتالها بر بلخ فرمان راندند. ساسانیان در 557م با برانداختن هپتالها، بلخ را متصرف شدند. بهرام چوبین، سپهسالار ایران در 589م در بلخ توانست بر ترکان چیره شود.

اعراب مسلمان در سال 664م شورش ایرانیان را در بلخ سرکوب کردند و پیروز پسر یزدگرد سوم ناچار به دربار امپراتور چین پناهنده گردید. بلخ در 671م به تصرف کامل اعراب درآمد. در سال 708م، تبتیها و ترکان به رهبری نیزک ترخان، به شهر بلخ حمله کرده و آن را به تصرف درآوردند. کمی بعد، نیزک ترخان در جنگ با قتیبه بن مسلم باهلی، والی خراسان، کشته شد (715م) و بلخ دوباره به دست امویان افتاد. اسد بن عبدالله قصری که والی خراسان بود، در سال 738م در بلخ درگذشت. او از 724 تا 727م و از 735 تا 738م والی بود. او مرکز ولایت خراسان را در سال 726م از مرو به بلخ منتقل کرده بود.

بلخ در 747م به دست ابومسلم خراسانی تصرف شد و از قلمرو امویان جدا گردید. دولت عباسی که در 750م به قدرت رسید، تا 821م بر بلخ فرمان می راند و سپس این شهر ضمیمه قلمرو دولت طاهریان شد.

شاخه هینایانا از مذهب بودایی در بلخ رواج داشت. معبد بودایی نوبهار در بخش غربی شهر بلخ قرار داشت. خادم این معبد در زبان سنسکریت «پراموکها» نامیده می شد که در زبان عربی به صورت «برمک» درآمد. خالد برمکی که فرزند یکی از این برمکها بود، به مقام وزارت سفاح (نخستین خلیفه عباسی) دست یافت. یحیی پسر خالد برمکی نیز وزیر هارون الرشید بود. سه پسر یحیی به نامهای موسی و فضل و جعفر نیز در دربار هارون دارای منصب بودند. خاندان برمکی موجب راه یافتن علوم هندی و معارف بودایی به محافل علمی جهان اسلام شدند.

یعقوب لیث صفاری در سال 870م شهر بلخ را از طاهریان گرفت و این شهر تا 30 سال بعد جزو قلمرو صفاریان شمرده می شد. عمرو لیث صفاری در سال 900م در نزدیکی بلخ از امیر اسماعیل سامانی شکست خورد و شهر بلخ ضمیمه قلمرو سامانیان گردید.

سلطان محمود غزنوی در 997م شهر بلخ را از سامانیان گرفت. ترکان قراخانی در سال 1006م به بلخ یورش بردند و آن را اشغال نمودند. سلطان محمود غزنوی در ژانویه 1008م توانست در نبرد کَتَر در 25 کیلومتری بلخ بر قراخانیان چیره شود.

ترکان سلجوقی در سال 1059م بر شهر بلخ دست یافتند. ترکان صحراگرد اوغوز در سال 1115م بلخ را به باد غارت دادند. پس از مرگ سلطان سنجر سلجوقی در 1157م، بلخ به تصرف محمود خان، حاکم قراخانی درآمد. خوارزمشاهیان در 1162م بلخ را متصرف شدند و این شهر تا 1198م در دست آنان باقی ماند. غوریان از 1198 تا 1206م بر بلخ فرمان راندند. حاکم غوری بلخ در پاییز 1206م، خود را دست نشانده سلطان محمد خوارزمشاه اعلام کرد و بدین ترتیب، بلخ دوباره ضمیمه قلمرو خوارزمشاهیان شد.

شهر بلخ در 1220م به دست مغولان افتاد و سپس بخشی از قلمرو ایلخانان ایران بود و در سده چهاردهم نیز به دست آل کُرت اداره می شد. بلخ توسط امیر تیمور گورکان در 1389م ویران گردید ولی شاهرخ پسر تیمور، این شهر را در 1407م بازسازی کرد.

بلخ در قلمرو گورکانیان بود تا آنکه در 1506م به دست ازبکان تصرف شد. از این تاریخ تا دویست سال، بلخ میان گورکانیان هند و ازبکان بخارا دست به دست می شد. نادرشاه در 1736م بلخ را از هندیان پس گرفت ولی پس از مرگ او در 1747م، دوباره این شهر میان ازبکان و افغانها رد و بدل می شد. در 1866م شهر مزار شریف به عنوان مرکز ایالت برگزیده شد و از اهمیت شهر بلخ کاسته شد. در سال 1911م تنها 500 خانوار در بلخ زندگی می کردند.

راه بازرگانی موسوم به «جاده ابریشم» از بلخ می گذشت. البته شاخه اصلی جاده ابریشم از بخارا به مرو می رفت ولی جاده ای نیز از کاشغر به کابل و بلخ می رسید.

فاصله شهر بلخ از شهرهای مشهور و مهم اطرافش به شرح زیر است:

·         تا کابل (34 و 32 شمالی، 69 و 10 شرقی)، 450 کیلومتر در سوی جنوب شرقی

·         تا غزنه (33 و 33 شمالی، 68 و 25 شرقی) 500 کیلومتر در سوی جنوب شرقی

·         تا هرات (34 و 21 شمالی، 62 و 12 شرقی) 700 کیلومتر در سوی جنوب غربی

·         تا ترمذ (37 و 13 شمالی، 67 و 17 شرقی) 90 کیلومتر در سوی شمال شرقی. ترمذ در ازبکستان است.

·         تا مرو (37 و 36 شمالی، 61 و 50 شرقی)، 600 کیلومتر در سوی شمال غربی. مرو در ترکمنستان است.

در پایان، فهرستی از مشاهیر بلخ ارائه می شود.

·         خالد برمکی که وزیر خلفای عباسی بود، در سال 705م در بلخ زاده شد و در 782م در بغداد درگذشت.

·         مُقاتل بن سلیمان بلخی که از مفسران قرآن و اهل بلخ بود در سال 767م درگذشت.

·         ابومعشر بلخی که یکی از اخترشناسان نامدار جهان اسلام بود، در سال 787م در بلخ زاده شد و در 886م درگذشت.

·         ابو المؤید بلخی، شاعر سده دهم میلادی

·         ابوشکور بلخی، شاعر سده دهم میلادی

·         معروفی بلخی، شاعر سده دهم میلادی

·         رابعه بنت کعب قزداری، بانوی شاعر در نیمه نخست سده دهم میلادی؛ پدر او والی بلخ بود و رابعه در بلخ زاده شد.

·         ابو زید بلخی که از نخستین فیلسوفان ایرانی پس از اسلام بود، در ژانویه 934م درگذشت.

·         شهید بلخی که از نخستین شاعرانی بود که پس از اسلام به زبان فارسی به سرودن شعر دست زد، در سال 937م درگذشت.

·         عنصری بلخی (ابوالقاسم حسن بن احمد) یکی از شاعران دربار غزنویان بود. او در سال 961م در بلخ زاده شد و در 1039م در غزنه درگذشت.

·         ناصر خسرو از شاعران و جهانگردان ایرانی بود که در سال 1004م در قبادیان بلخ چشم به جهان گشود و در 1088م درگذشت.

·         رشید الدین وطواط (محمد بن عبد الجلیل) از ادیبان و شاعران ایرانی بود. او در 1087م در بلخ زاده شد و در 1178م درگذشت.

·         انوری ابیوردی که از شاعران برجسته به شمار می رود، در ژانویه 1191م در بلخ درگذشت.

·         جلال الدین محمد (مولوی) از بزرگترین شاعران و عارفان ایرانی است که در سال 1207م در بلخ زاده شد و در 1273م در قونیه (واقع در آناتولی) درگذشت.

·         محمد بن برهان الدین، معروف به میرخواند، که از مورخان دوره تیموری است، در 1434م در بلخ زاده شد  و در 1498م در هرات درگذشت. چون وی بیشتر عمرش را در هرات گذراند، به میرخواند هروی معروف شد.