دولت ممالیک در 31 ژوئیه سال 1250 میلادی در مصر تأسیس شد و تا 22 ژانویه 1517 پابرجا بود. ممالیک دولتی به سامان و با شکوه بود که با وجود جنگ‌های داخلی و آشوب‌های سیاسی انبوه و کشمکش‌های طایفه‌ای توانست تمدنی ایجاد کند که آثار آن هنوز در مصر و سوریه باقی است، به ویژه که پادشاهان این دولت به دانش‌ها و فنون توجه تام داشتند. از دید نظامی نیز پادشاهان مملوک توانستند با نیروی بی‌اندازه‌ای، با سلسله نبردهای 50 ساله ی دو متحد بزرگ، صلیبیان اروپای غربی و مغولان که پس از چیرگی بر سوریه و آناطولی، فلسطین و مصر را تهدید می‌کردند، مقابله کنند

لغت "مملوك" از نظر لغوي به سربازي گفته مي‌شود كه بواسطه خريداري شدن به خدمت در مي‌آمد، گر چه مماليك معناي غلام و برده را مي‌دهد ولي مماليك در حكومت ايوبيان به نيروهاي نظامي دربند كه آزادانه رفت و آمد مي‌كردند و در بند و زنجير نبودند گفته می­شد.

  دولت "مماليك" پس از فرو پاشي ايوبيان در قرن هفتم هجري در مصر به قدرت رسيد و نزديك سه قرن در آن منطقه قدرت را به دست داشت. نژاد مماليك از بردگان سفيد آسيايي ترك و چركسي بود كه زادگاه اصلي آنان سرزمين قبچاق و اطراف رود ولگا در شمال درياي سياه و قفقاز بود. تاجران برده، آنان را از راه اسارت در جنگ‌ها يا ربودن از خانواده‌هايشان بدست مي‌آوردند و گاه خانواده‌ها به دليل فقر و گرسنگي به ناچار فرزندان خود را در مقابل پول يا غذا مي‌فروختند. سپاه ايوبي شامل طبقات بسياري بود و يكي از آن گروه‌ها پانصد محافظ شخصي با لباس زرد رنگ بودند كه مماليك خوانده مي‌شدند.

    به خدمت گرفتن سربازان مزدور ترك از چهارصد سال قبل از ايوبيان توسط خليفه معتصم معمول شده بود. بازرگانان خاصي بنام تجار مماليك پسران نوجوان را خريداري مي‌كردند و آنان را در مصر و سوريه به فرمانروايان نظامي مي‌فروختند. اين پسران جوان سواركاران ماهري بودند كه اربابانشان در شام و مصر آنها را در شرايط سخت و با مقررات ويژه‌اي تعليم و تربيت نظامي مي‌دادند. آنها در استفاده از نيزه، كمان، شمشير و گرز بر پشت  اسب مهارت خاصي داشتند و به اندازۀ كافي براي جنگ در ميدان نبرد متبحر و با تجربه بودند.

نظام زندگي مماليك

  زندگی آنها چنین بود كه سلاح و زره و ادب مي‌گرفتند و بعد از آن به واسطۀ ارباب‌هايشان آزاد مي‌شدند، ولي يك مرد آزاد شده ی وفادار بايستي اخلاقاً به اربابش متعهد باشد و در محافظت از جان و ناموس او مشاركت كند. اين فداكاري، تعهد و التزامي پديد مي‌آورد و سيستم مماليك تماماً بر پايه همين تعهدات بنا شده بود. به محض اينكه ارباب در مي‌گذشت مملوك آزاد بود كه در هر جايي كه مي‌خواهد استخدام شود، در چنين نظامي وفا داري مماليك فقط نسبت به اربابان خود بود و آنان به سرزمين، ارتش، يا رفقاي همقطارشان چندان وفادار نبودند.

  ارتش مماليك در اواخر حكومت ايوبيان با اين دو تفكر شكل گرفته بود: برخي بخاطر اربابان ايوبي خود مي‌جنگيدند و برخي مجذوب تفكر و ايدۀ حكومتي مماليك شده بودند. مماليك در شرايطي بر قدرت رسيدند كه كشورهاي مشرق عربي اسلامي مورد هجوم دو خطر صليبيان و مغول قرار داشتند. پادشاهان و اميران غير عرب در مقابل اين دو خطر ايستادند، سپس اتابكان ترك و ايوبيان عهده‌دار مقابله با خطر صليبيان شدند. و پس از آنان اين مسؤليت متوجه مماليك بود.

    مغولان با غلبه بر خوارزمشاهيان و پايان خلافت عباسي در بغداد به افسانه‌اي شكست ناپذير تبديل شده بودند و در نبرد "عين جالوت" كه يكي از جنگ‌هاي سرنوشت ساز در تاريخ شرق عربي-اسلامي بود، مماليك و مغولان روبروي يكديگر قرار گرفتند. هدف مغولان در اين نبرد پيروزي بر خلافت عباسيان در بغداد و جدا كردن سرزمينهاي ايران، شام و مصر بود كه اطاعت عباسيان را پذيرفته بودند. مغولان قبلاً با تخريب بغداد در سال 656/ 1258 و ورود به شام در 658/ 1260 به اين هدف خود رسيده بودند و اگر در عين جالوت شكست نمي‌خوردند حاكميت آنان به مصر مي‌رسيد و بر همه دنياي اسلام از شرق تا غرب حكومت مي‌كردند.

دومين نقطه عطف و درخشش مماليك، پيروزي بر صليبيان بود، پس از شکست مغول در سال 1260 در عین جالوت، شكست‌هاي صليبيان نيز آغاز شد و سرانجام در سال 690/ 1291 مماليك در جنگهایي آنان را از سرزمينهاي اسلامي بيرون راندند. اين پيروزي‌ها با استفاده از تشكيلات تمدني كه صلاح الدين ايوبي پي ريزي كرد حاصل شد. وجود اين تشكيلات تمدني موجب شد كه قاهره پس از احياي خلافت عباسي در 658/ 1261 مركز جهان اسلام قرار گیرد.

   اين تشكيلات شامل نظام سياسي اداراي منظم، نظام لشكري، سپاه، مماليك سلطاني، نيروي دريايي، سواره نظام مملوكي، توپخانه و تفنگ‌داران و... می­شد.

   از جمله عواملي كه به شكوفايي نظام اقتصادي و تجاري در دوران حكومت مماليك كمك كرد رونق راههاي تجاري بود كه از مصر عبور مي‌كرد. به دليل درگيري‌هاي موجود بين مغولان، راه خشکي چين از سويي و آسياي صغير و بنادر درياي سياه از سوي ديگر از بين رفت و پر از خطرات و حملات راهزنان شد و بازرگانان از پيمودن راه درياي چين به هند و هرمز در خليج فارس پرهيز مي‌كردند. راه جديدي كه از مشرق دور مي‌آمد و از اقيانوس به سمت درياي سرخ مي‌رفت به نفع دولت مماليك بود و كمك شاياني براي رونق اقتصادي آنان داشت.

   در آغاز قرن دهم هجري (شانزدهم میلادی) سه نيروي بزرگ غير عرب بر سرنوشت جهان عرب مسلط شدند كه نمايندۀ اين نيروها دولت شيعي صفوي در ايران، دولت سني عثماني در آسياي صغير و جنوب شرقي اروپا و دولت سني مماليك در مصر و شام بودند. اين سه دولت با وجود آنكه به جهت اسلام، كنار هم قرار داشتند به دليل قوميت متفاوت، با يكديگر درگير شدند و اين درگيري به پيروزي تركان عثماني در سال 920/1514  بر دولت صفوي و در سال 923/1517 بر دولت مماليك منجر شد و جهان عرب چهار قرن متوالي تحت حكومت عثماني درآمد.

منابع
-  سرگذشت مماليك، مترجم: مهدي گلاجان، تهران، انتشارات امير كبير، 1386، چاپ اول،

-          شبارو، عصام محمد، دولت مماليك و نقش سياسي و تمدني آن در تاريخ اسلام، مترجم: شهلا بختياري، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1380، چاپ اول.