جغرافیای تاریخی کابل
شهر کابل (34 و 32 شمالی، 69 و 10 شرقی) پایتخت کشور افغانستان است. این شهر از سطح دریا 1791 متر ارتفاع دارد. مساحت آن 275 کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 2013م بیش از 3 میلیون و 400 هزار نفر بود.
اگر نظرى به کتاب و آثار کهن بيندازيم مى بينيم که سرزمين کابل در ريگ ودا کتاب باستانى آريائيان بنام کوبها ذکر شده است. شهر کابل در شرقی ترین نقطه از قلمرو دولت ماد (728 تا 550 پ.م) قرار داشت و سپس بخشی از شاهنشاهی هخامنشی (550 تا 330 پ.م) شد. در زمان هخامنشیان شهر کابل را «کابورا» می خواندند.
دولت هندی مائوریا (322 تا 185 پ.م) آن را در 305 پ.م از قلمرو سلوکی جدا کرد. دولت یونانی باختری (245 تا 130 پ.م) کابل را از هندیان گرفت. در میانه سده دوم پیش از میلاد، هندو یونانیان (180 پ.م تا 10م) بر کابل دست یافتند و یک سده بعد، هندو سکاییان بر این شهر چیره شدند. در میانه سده یکم میلادی پایتخت دولت هندو پارتی (12 پ.م تا 100م) در کابل بود.
کابل در اواخر سده یکم میلادی جزو قلمرو دولت کوشان (60 تا 248م) شد. پایتخت تابستانی کوشانها در کاپیسا یا بگرام در 60 کیلومتری کابل قرار داشت. شاهنشاهی ساسانی در سال 248م نیمه غربی قلمرو کوشان را تصرف کرد و کوشانشاهان یا هندو ساسانیان تا 410م بر کابل و افغانستان فرمانروا شدند. سپس هونهای کیداری تا 460م و سپس هپتالها تا 557م کابل را در دست داشتند. دولت کابلشاهی (565 تا 870م) بر این شهر فرمان می راند تا آنکه مسلمانان در 671م کابل را تصرف کردند ولی کابلشاهیان در 683م شهر را از مسلمانان پس گرفتند. کابلشاهیان در 794م پایتخت خود را از کاپیسا (بگرام) به کابل بازگرداندند. یعقوب لیث صفاری (861 تا 879م) کابل را در 870م تصرف نمود.
شهر کابل از آغاز سده دهم میلادی جزو قلمرو سامانیان (875 تا 999م) بود. سبکتکین غزنوی(977 تا 997م) کابل را در نوامبر 988م (24 آبان 367خ) از دست امرای محلی درآورد. غوریان (1149 تا 1215م) فرمانروایان بعدی افغانستان و به تبع آن، کابل بودند.
خوارزمشاهیان تنها چند سال بر کابل فرمانروا بودند و سپس مغولان بر این شهر چیره شدند. دولت آل کرت (1244 تا 1381م) که تحت الحمایه مغولان بودند، بر کابل نیز فرمان می راندند. تیموریان نیز در سده پانزدهم میلادی بر کابل حکومت می کردند.
محمد بابر در 1504م بر کابل دست یافت و این شهر تا 1738م در قلمرو گورکانیان هند باقی ماند. در این سال نادرشاه افشار کابل را گرفت. احمد شاه دُرانی پس از مرگ نادرشاه در 1747م، پادشاهی افغانستان را به پایتختی قندهار تأسیس کرد که کابل هم جزئی از آن شمرده می شد. پایتخت افغانستان در 1776م از قندهار به کابل منتقل شد و تا امروز نیز همین گونه است.
يعقوبى در قرن سوم هجری درباره شهر كابل مى گويد: «بازرگانان بدان وارد مى شوند و از آن هليله هاى بزرگ كابلى حمل مى كنند.» گفتنى است كه هليله، دانه اى خشك و قابض بود كه انواع بسيارى داشت و در دارو سازى استعمال مى شد، و بهترين نوع آن كابلى بود.
«ابن خردادبه» نيز با اشاره به امتعه كابل ـ مانند عود، نارگيل، زعفران و هليله ـ وجود چنین متاعهايى در كابل را به علت مجاورت با هندوستان مى داند.
مقدسى در قرن چهارم مى نگارد: «كابل ربض آباد دارد كه بازرگانان در آن گرد آيند... مركز هليله خوب است، و نزد هنديان گران قدر مى باشد.»
درباره مجاورت كابل و هند، اين گزارش از ياقوت حموى نيز در خور توجه است كه مى گويد: «كابل ولايتى است داراى چراگاههاى بزرگ كه ميان هند و غزنه واقع است.» و اساساً كابل بندرگاه هند بوده است.
درباره ساختار شهر كابل، اصطخرى مى گويد: «شهر كابل كهنه دژى مستحكم داشته است كه تنها يك راه بدان مى رسيده است. در شهر كابل، مسلمانان بودند و در حومه شهر كافران هندى.» كابل مركز مبادلات و تجارت با هندوستان بود، و بهاى مقدار نيلى كه براى صدور به آن جا وارد مى شد به سالى هزار هزار دينار طلا، بلكه بيشتر مى رسيد. علاوه بر اين، مقاديرى از پارچه هاى گران بهاى هندوستان و چين در آنجا انبار مى شد.
قزوينى در قرن هفتم مى گويد: «شتر بُختى ]شتر دو كوهانه قوى و سرخ رنگ[ در آن ملك به هم رسد كه بهترين شترها باشد.»
ابن بطوطه ـ در قرن هشتم ـ در سفرنامه خود، درباره كابل مى نويسد: «كابل در گذشته شهر بزرگى بوده و اكنون قريه اى از آن باقى مانده كه طايفه اى از عجم كه «افغان»، ناميده مى شوند در آن سكونت دارند.»
رودخانه كابل شعبه اى از نهر اندس است كه در سرچشمه شرقى اين رودخانه، معدن معروف نقره واقع است. آن محل، پنج هير ـ به معناى پنج كوه ـ نام داشت، و از آن معدن مقدار زيادى نقره به دست مى آمد و بدين سبب پنج هير در زمان صفاريان ـ قرن سوم هجرى ـ مركز ضرابخانه شد.
راههای کابل:
شهر بلخ (36 و 45 شمالي، 66 و 54 شرقي) در 480 کیلومتری شمال غربی کابل قرار دارد.
از کابل تا قندهار (31 و 37 شمالي، 65 و 43 شرقي) امروزه 483 کیلومتر و از قندهار تا هرات (34 و 21 شمالي، 62 و 12 شرقي)، 557 کیلومتر است. البته راه مستقیم از کابل تا هرات 750 کیلومتر می شود.
شهر غزنه (33 و 33 شمالي، 68 و 25 شرقي) در 150 کیلومتری جنوب غربی کابل واقع است.
شاخه ای از جاده ابریشم که از کاشغر به تاکسیلا (نزدیک اسلام آباد کنونی در پاکستان) و سپس به هند می رفت؛ در گیلگیت (35 و 55 شمالی، 74 و 18 شرقی) دو شاخه می شد و شاخه ای به سوی غرب می رفت و پس از گذشتن از چترال (35 و 53 شمالی، 71 و 48 شرقی) در پاکستان کنونی و جلال آباد (34 و 26 شمالی، 70 و 27 شرقی) در افغانستان کنونی به کابل می رسید. امروزه از جلال آباد تا کابل 153 کیلومتر است.
یک راه بازرگانی که از بنگلادش و هند می آمد؛ پس از گذشتن از لاهور (31 و 33 شمالی، 74 و 21 شرقی) و تاكسيلا (33 و 45 شمالي، 72 و 47 شرقي) و پيشاور (34 شمالي، 71 و 30 شرقي)، به جلال آباد و کابل می رفت.
کاروانهایی که از بلخ رهسپار غرب می شدند؛ دو راه پیش رو داشتند: یکی راه شمالی که از بلخ و ترمذ و مرو گذشته و وارد شمال ایران می شد. دیگری راه جنوبی که از قندهار و سیستان گذشته و وارد جنوب ایران می گردید.