اسکندر مقدونی
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA
/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
الکساندر سوم در 28 ژوئیه 356 پ.م زاده شد؛ در اوت 336 جانشین پدرش گردید و در 13 ژوئن 323 پ.م درگذشت.
شاهان آرگوسی از سده هشتم تا سال 310 پیش از میلاد بر مقدونیه فرمان می راندند. فیلیپ دوم در 23 سالگی (359 پ.م) به شاهی رسید و پس از 23 سال فرمانروایی در تابستان 336 پ.م کشته شد و پسرش الکساندر سوم یا همان اسکندر به شاهی رسید.
اسکندر از همان آغاز دوران شاهی در سر هوای تشکیل یک امپراتوری به مانند شاهنشاهی هخامنشی داشت. شرایط سیاسی در شاهنشاهی ایران نیز برای رسیدن اسکندر به این هدف مناسب بود.
داریوش سوم هخامنشی در 22 می 334 در کنار رود گرانیکوس در شمال غربی ترکیه امروزی، از اسکندر شکست خورد. ممنون، سردار یونانی سپاه ایران، در تابستان 333 درگذشت و فرنه بازو که خواهر زاده او به سالاری سپاه رسید.
ایرانیان در 1 نوامبر 333 در ایسوس (شمال غربی سوریه) بار دیگر از اسکندر شکست خوردند و راه اسکندر برای فتح فلسطین و مصر باز شد. محاصره شهر بندری صور در لبنان از ژانویه 332 آغاز شد و 7 ماه بعد، در اوت 332، شهر به تصرف اسکندر درآمد و 8 هزار تن کشته شدند.
اسکندر پس از گشودن صور و غزه رهسپار مصر شد. او در ژانویه 331 فرمان ساخت بندر اسکندریه را صادر کرد و خود را، بر پایه سنت مصر باستان، فرزند خدایان نامید. او سپس به سوی بابل حرکت کرد تا سرزمین ایران را نیز فتح کند.
سومین و آخرین جنگ میان سپاهیان ایران و اسکندر در 1 اکتبر 331 پ.م در گوگمل (دشت شتر) در نزدیکی اربیل کنونی روی داد و یونانیان بار دیگر پیروز شدند و داریوش سوم هخامنشی نیز به داخل ایران گریخت. اسکندر به پیشروی خود ادامه داد و در دسامبر 331 شوش را که پایتخت اداری ایران بود، تصرف کرد.
در 20 ژانویه 330 پ.م سپاه 12 هزار نفری اسکندر با هنگ هزار نفری آریوبرزن در کهکیلویه رویارو شد که به کشته شدن سردار ایرانی انجامید. ده روز بعد و در 30 ژانویه، اسکندر به تلافی سوزانده شدن آکروپولیس در آتن به فرمان خشایارشا، پارسه یا همان تخت جمشید را آتش زد و ویران نمود. اسکندر در آوریل به همدان رفت و پس از چند روز توقف، به سوی شهر ری رهسپار شد. یونانیان در 16 می توانستند پس از سه روز جنگ خیابانی، ری را متصرف شوند. اسکندر همچنان در پی یافتن داریوش سوم به سوی شرق در حرکت بود که به دامغان رسید و با جسد شاه ایران مواجه شد. داریوش در 17 ژوئیه 330 پ.م به دست بسوس (ساتراپ بلخ) کشته شده بود. بدین ترتیب، شاهنشاهی هخامنشی پس از 220 سال فرمانروایی از میان رفت.
اسکندر در بهار 329 از کوههای هندوکش گذشت و بلخ را متصرف شد. بسوس هم دستگیر و به همدان فرستاده و در آنجا کشته شد. ساتراپ سغد (اسپیتامن) در دسامبر 328 با کوئنوس جنگید ولی شکست خورد و کشته شد. اسکندر در 327 پ.م وقایع نگار خود را که کالیستنس نام داشت، به اتهام توطئه برای قتلش، کشت.
پوراوا که یکی از شاهان هندی منطقه پنجاب بود، در ماه می 326 پ.م در کران چپ رود هیداسپس (جلوم) با اسکندر جنگید ولی در برابر یونانیها تاب مقاومت نیاورد و شکست خورد. اسکندر در فوریه 325 با کشتی مسیر رود سند تا اقیانوس هند را پیمود. او در ژوئیه به شهر پاتّالا در نوک دلتای سند رسید و در اواخر ماه اوت از این شهر خارج شد تا به بابل بازگردد.
اسکندر در دسامبر 325 پ.م به کارمانیا (بندر عباس کنونی) رسید و یک ماه بعد وارد پاسارگاد شد. از فوریه تا ژوئن 324 در شوش ماند و سپس به همدان رفت. اسکندر در دسامبر 324 پ.م کوهنشینان کوسی را در لرستان قتل عام کرد.
الکساندر سوم پس از سفری هفت ساله به شرق، به بابل بازگشت و در 13 ژوئن 323 پ.م در 33 سالگی درگذشت؛ بدون اینکه بتواند از فتوحات خود بهره مند شود.
قلمرو اسکندر پس از مرگ او میان سردارانش دست به دست میشد. تشکیل دو دولت بطالسه در مصر و سلوکیان در ایران، از جمله نتایج لشکرکشی اسکندر به شرق بود. ایجاد مهاجرنشینهای یونانی در بلخ و ماوراءالنهر موجب شد که فرهنگ یونانی (هلنیستی) با فرهنگهای بومی منطقه آمیخته شود و دولتهایی مانند یونانی باختری و هندو یونانی نیز در این فضای فرهنگی پدید آمدند.